دوشنبه ۱۲ آبان ۰۴

آشنايي با دهانه غلامان در سيستان و بلوچستان

۳۰ بازديد

دهانه غلامان، شهري باستاني و تاريخي است و در ۲ كيلومتري روستاهاي ده رستم و قلعه نو و ۴۲ كيلومتري شهر زابل در استان سيستان و بلوچستان قرار دارد

 سيستان و بلوچستان,دهانه غلامان, آشنايي با دهانه غلامان

 بقاياي اين شهر تاريخي در محوطه‌اي به طول تقريبي ۴ تا ۵ كيلومتر قابل رويت است. اين شهر را باستان‌شناسان ايتاليايي در سال 1960 ميلادي كشف و از سال 1962 تا 1965 ميلادي اين محل را حفاري كردند.

دهانه غلامان داراي ساختمان‌هاي بزرگ عمومي، معبد، محله‌‌هاي مسكوني، خيابان، آبراهه، محله‌‌هاي نظامي و صنعتي مي‌‌باشد. اين شهر تنها مكان باستاني دوران هخامنشيان است كه حاكميت ايران را بر نواحي شرقي به خوبي نشان مي‌‌دهد.

اين شهر كه در زير توده‌اي عظيم از شن‌هاي روان مدفون شده بود اولين بار در سال 1339 شناسايي و در طي سال‌هاي 44-1341 مورد خاكبرداري وكاوش قرار گرفت. اين شهر در نزديكي رودخانه خشك رود بيابان و شعبات رودخانه هيرمند شكوفا شد.

اين شهر از جهات گوناگوني داراي اهميت مي‌باشد از يك سو تنها شهر خشت وگلي از روزگار هخامنشيان است كه در آن بر خلاف ساير آثار و شهري به جا مانده از اين دوره نشانگر زندگي پادشان و كاخ‌هاي مربوط به آنها مي‌توان به وضوح زندگي مردم عادي و خانه‌هاي آنها را در كنار ساختمان‌ها و بناهاي عظيم عمومي يا دولتي مشاهده كرد.

از سوي ديگر اين شهر از جمله شهرهاي منحصر به فرد در شرق ايران است كه بدون برنامه‌ريزي رشد نكرده بلكه احداث شهر با نقشه و برنامه‌ريزي مدون و از پيش تعيين شده صورت گرفته است.

بناها و ساختمان‌هاي شهر تماما از خشت و با نقشه‌هاي مربع يا مستطيل شكل منظم و داراي ستون‌هاي فراوان و با پوشش سقف‌هاي گنبد و ضربي مي‌باشند.

در تعبيه ورودي و پنجره‌ها جهت وزش بادهاي سيستان در نظر گرفته شده است و آنچه در اين شهر بيشتر از همه مشهود است توجه مردم اين شهر به مذهب و اجراي آئين‌هاي خاص نيايشي در آن مي‌باشد كه به همين دلايل بسياري اين شهر را به نام معبد دهانه غلامان نيز مي‌شناسند.

 سيستان و بلوچستان,دهانه غلامان, آشنايي با دهانه غلامان

 در نتيجه كاوش‌هاي صورت گرفته، نيايشگاهي بزرگ با نقشه مربع (53×53) متر از زير ماسه‌هاي روان بيرون آمد كه مهمترين بنا در بين ساختمان‌هاي شهر محسوب مي‌شود. در اين محل چندين نوع آتشدان مذهبي و سكو به صورت تك يا جفت در اشكال متفاوت وجود دارد كه مراسم خاص مذهبي در ان اجرا مي‌شده است. اين شهر داراي مدت زمان حيات كوتاهي بوده و به سرعت متروك و خالي از سكنه شده است.

برخي از مورخين اين شهر را همان شهر زرك يا زرنگ؛ پايتخت ايالت زرنكاي يا درانگيانا كه در كتيبه‌هاي دوران هخامنشي همانند كتيبه‌هاي داريوش در بيستون كرمانشاه، شوس، تخت جمشيد و نقش رستم و همچنين كتيبه خشايارشا در تخت جمشيد و يا شهر زرين ذكر شده مي‌دانند.

با توجه به وزش باد هاي معروف ۱۲۰ روزه سيستان كه همواره از شمال غرب به جنوب شرق مي‌وزد. درهاي ورودي كليه خانه‌‌هاي اين شهر در ضلع جنوبي ساختمان قرار دارد.

اين شهر داراي برج و بارو نمي‌‌باشد كه در حقيقت ثبات امنيت در آن روزگار را بيان مي‌‌كند. باستان شناسان، يكي از عوامل اصلي متروك شدن اين شهر را، خشك شدن ناگهاني بستر رودخانه هيرمند مي‌‌دانند.

شهر دهانه غلامان در عهد هخامنشي و زماني كه در بستر هيرمند آب جريان داشت از اهميت و عظمتي شگرف برخوردار بوده است. اين شهر هخامنشي داراي بخش‌هاي مختلف شامل صنعتي، مسكوني، عمومي، مذهبي و بخش حاكم نشين است.

محله‌هاي مسكوني، ساختمان‌هاي بزرگ عمومي، معبد، خزانه شهر، محله صنعتي و نظامي كه در مساحت يكصد هكتاري اين محوطه ارزشمند جاي گرفته‌اند بيانگر جايگاه مهم شهر دهانه غلامان در سده‌هاي 5 و 6 پيش از ميلاد است.

دهانه غلامان از نادرترين محوطه‌هاي باستاني فلات ايران بشمار مي‌رود كه اطلاعات مفيدي درباره آيين‌هاي پرستش را درخود جاي داده است.

معماري رسمي هخامنشي و همچنين چگونگي تاثيرپذيري از معماري محلي و تاثير از وضع آب و هوايي در تركيب ساختماني شهر درآن جمع شده است.

به اعتقاد كارشناسان، شهر دهانه غلامان عمركوتاهي بين 150 تا 200 سال در سده‌هاي ششم و پنجم پيش از ميلاد داشته و با توجه به اين كه نسبت به طراحي آن اهدافي خاص در نظر بوده از ديگر محوطه‌هاي باستاني متمايز است.

  سيستان و بلوچستان,دهانه غلامان, آشنايي با دهانه غلامان

 دهانه غلامان براي مدت كوتاهي مركز سياسي، اداري و اجتماعي در اين منطقه محسوب مي‌شده است. دهانه غلامان نام جديد اين شهر است كه از تنگه‌اي طبيعي با همين نام گرفته شده و وجه تسميه آن به خوبي روشن نيست.

چون دهانه يا تنگه مذكور يكي از راه‌هاي ورودي به داخل فلات بوده و در دو سده گذشته برده فروشان، غلامان افريقايي را براي فروش از طريق اين تنگه به خاك ايران وارد مي‌كرده‌اند به اين نام معروف شده است.

كشف دو نمونه اثر نقاشي بي نظير روي ديوار يكي از اتاق‌هاي شهر هخامنشي دهانه غلامان باستان شناسان را شگفت‌زده كرد.

آشنايي با هنر خمك دوزي سيستان

۴۱ بازديد

هنر خمك دوزي, سوزندوزي

خامه به معناي قلم و كلك (برهان قاطع و فرهنگ جهانگيري) و ابريشم به معناي نخ كم تاب ( ناظم الاطباء ) ، خامه دوزي نيز در لغت نامۀ دهخدا چنين توصيف شده است: " گلدوزي كردن روي پارچه با خامه (ابريشم نتابيده)  ،  بنابراين خامه به معناي ابريشم و دوختن فعل باشد. جمع آن نشان دهندۀ نوعي از هنر سنتي با ارزش است."

 

خمك دوزي واژه دگرگون شده خامه دوزيست كه سفيد دوزي نيز خوانده مي شود اما آنچه از گذشته هاي دوربرآن ناميده شده " خمك دوزيست " ،  نامي كه درخشش زيباي الياف ظريف ابريشم درتار و پود پارچه هاي زيباي سيستان را به همت دستان پرتوان و ذوق بي كران مردمانش يادآور است.

 

هنري از خانواده سوزندوزي ، شكل گرفته از نقوش خاص واصيل بومي كه به وسيله الياف ظريف ابريشم به شكل برجسته اكثرا"بر روي پارچه هايي ازجنس كتان دوخته  مي شده است.

خمك دوزي از نقوش خاص و اصيل بومي به شكل برجسته هندسي و به صورت گل هاي هشت پر، لوزي، مربع، مثلثي و طليبي تشكيل شده است.

 

هنر خمك دوزي, سوزندوزي

 
از اين هنر بيشتر در تزيين لباس بويژه دور يقه و سر آستين لباس هاي مردانه و زنانه، عرقچين، پيش بند، جانماز، دستمال و سفره استفاده مي‌شود.

 

 

تاريخچه خمك دوزي در سيستان :
تاريخ و قدمت هنرخمك دوزي را مي توان با زمان ظهور ابريشم درسيستان مصادف دانست و آنچه كه به تحقيق مشخص شده اين است كه درنخستين نوشته هاي اسلامي ، " سيستان  " مكان توليد بهترين بافت هاي ابريشمي و پشمي توصيف شده است.

 

جالب است كه بگويم سيستان با داشتن باغ هاي فراوان توت يكي از بزرگترين مراكزتوليد ابريشم بوده است به گونه اي كه منابع تاريخي از وجود گارگاه هاي توليد پيله و ابريشم در روستاي چلنگ زابل حتي در حدود صد سال قبل خبر مي دهند.در حالي كه بسياري به اشتباه گمان مي كنند ابريشم همواره ازچين به سيستان وارد مي شده وسيستاني ها در توليد ابريشم هيچ نقشي نداشته اند .

 

هنر خمك دوزي, سوزندوزي

 

اوج اين هنر را نيز همچون ديگر هنرها و صنايع سيستان مي توان به دوره هاي اشكاني و ساساني نسبت داد.

دليل خواندن اين هنرظريف و زيباي اصيل سيستاني به اين نام اين است كه درگذشته ، ابريشم به صورت خام يعني بدون هيچ پرداخت ويا اعمالي ازقبيل رنگرزي و پخت يا سفيد كاري مورد استفاده قرارمي گرفته است وهمين امردليلي برناميدن اين هنربدين نام است.

آشنايي با مراسم حشر در سيستان

۳۵ بازديد

مراسم حَشَر استان سيستان و بلوچستان, آداب و رسوم مردم سيستان

كشاورزان با برگزاري مراسم حشر در منطقه سيستان سال زراعي جديد را اعلام مي دارند

 

حشر از قدمت بالايي در سيستان برخوردار بوده و مردان سيستاني همواره با نمادي از غيرت و تعصب در جهت آباداني منطقه خود با تيشه هاي معروف سيستاني پاي به اين نهر ها گذاشته و انهار مربوطه را لايروبي مي كنند.

 

رسوبات حمل شده توسط آب رودخانه ي هيرمند و وزش بادهاي ۱۲۰ روزه كه ميليون‌ها تن گل و لاي و شن و ماسه ي روان را با خود به همراه دارد، نظام هماهنگ و پيچيده‌اي براي لايروبي انهار در سيستان به نام “حشر” به وجود آورده است.

 

 

كشاورزان هر ساله با برگزاري مراسم حشر در منطقه سيستان سال زراعي جديد را اعلام مي دارند و پير و جوان با تيشه زني انهار پر از خاك و شن ،حمل شده توسط طوفان هاي نفس گير سيستان پاك سازي مي كنند. تشكيل حشر و لايروبي دستي انهار علاوه بر اشتغال موقت جوانان و جلوگيري از مهاجرت روستاييان باعث احياء سنت‌ها و فرهنگ‌هاي كهن منطقه خواهد شد.

 

مراسم حشر, مراسم حشر در سيستان

مراسم حشر از قدمت بالايي در سيستان برخوردار بوده است

 

مردم روستايي سيستان از قرن‌ها پيش براي ساختن بندها و لايروبي رودخانه و انهار بزرگ، دو ماه از سال را با رضايت كامل به بيگاري مي‌پردازند كه به گويش محلي آن را «اشر» يا «حشر» مي‌گويند، از اين رو در هنگام لايروبي به منظور افزايش نيروي كار كشاورزان، يكي از آنان از ميان جمعيت با صداي بلند (در هنگام خستگي) اظهار مي‌دارد:
اين نوح نبي، كرم از علي هر كس محمدي است، غلام علي
هر كه آقايش علي يه به آواز جلي بگه يا علي

    پيشنهاد ويژه
  • تيكبان

    نوع اتوبوس و صندليت رو خودت انتخاب كن

  •  خانه و آشپز خانه ,لوازم آشپز خانه (ظروف پخت و پز، تزئيني ، كتري ، سماور، فلاكس و...)

    توليد كننده لوازم آشپزخانه /*زيباسازان

  • تيكبان

    خريد غيرحضوري بليط اتوبوس ارزان

 


پس از اينكه همه پاسخ دادند و گفتند «يا علي»، همان شخص مجدداً اظهار مي‌دارد: لال نگردي بلندتر بگك يا علي. سپس جمعيت با صداي بلندتر مي‌گويند «يا علي!». مجدداً اظهار مي‌دارد:
بارها گفت محمد كه علي جان من است كه به جان علي و نام محمد صلوات
بعضي اوقات نيز چنين مي‌گويند:
برش برش ذوالفقار جهنم است پاي كوه
كشته است برزگر خاكسار توان بده تيشه كو، آلو كو
عده‌اي نيز در هنگام لايروبي و كارهاي گروهي اين ترانه را مي‌خوانند:
او ور سر سنگ قلقلي مي‌خوانه بلبل سر شاخ يا علي مي‌خوانه
اگه خسته جاني بگو يا علي اگه ناتواني بگو يا علي